mars
ارسالها :
7 عضويت: 29 /8 /1392
محل زندگي:
اهواز
سن:
700
|
چنتا جوک باحال و زیبا
چندتا جوك قشنگ
---------------------
1 - پلیس تو جاده سر صبح جلو يه ماشين رو مي گيره و ميگه چون از صبح اولين کسي هستي که کمربند ايمني بستي برنده 100 هزار تومن پول شدي
حالا مي خواي باهاش چيکار کني؟
مرد مي گه : ميرم گواهينامه مي گيرم
زنش سريع ميگه : جناب سروان اين وقتي اکس مي زنه پرت و پلا ميگه
بچشون از اون پشت ميگه : بابا نگفتم با ماشين دزدي قاچاق نکنيم؟
يه صدا از صندوق عقب مي ياد : از مرز رد شديم يا نه؟
2 - هیچ کادوی زشت و به درد نخوری دور انداخته نمیشود،
فقط از خانه ای به خانه دیگر و از شخصی به شخص دیگر منتقل میشود ...
3 - تبليغات ديس ايز ماي PMC :
بس که سوژه کم شده
کم مونده یارو بره تو توالت بگه :
سلام من الان توالت خونمون هستم ، اینا همه رو خودم پی پی کردم
I Love u PMC
4 - ترکه با ماشین میزنه به یه دختره میگه :بیخیال او یک فرشته بود
5 - مجري خبر : مشروح اخبار را به سمع و نظرتان میرسانم
اخبار داخلی را با خبری از فلسطین آغاز میکنیم.
6 - زن به شوهرش گفت : تو هیچوقت منو دوست نداشتی
مرد یه نگاهی به پنج تا بچه هاشون کرد و گفت:پ نه پ این کره خرا رو از تو گوگل دانلود کردیم؟!
7 - لره از کنار جن رد میشه…جن میگه بسم الله این دیگه کی بود
8 - لره میره دانشگاه به دو دلیل می فهمن لره: 1-سامسونتشو تو زنبیل میذاشته 2- وقتی استاد تخته رو پاک میکرده اونم دفترشو پاک می کرده
9 - غضنفر سر سفره داد میزنه: نون بربری بیارین، نون بربری بیارین! میگن چی شده؟ میگه: آب تو گلوم گیر کرده !
10 - به غضنفر یه توپه فوتبال نشون میدن میگن این چیه میگه اونقدرها هم که دیگه خر نیستیم معلومه دیگه این زمین شطرنجه !
11 - خدا را شکر که فیس بوک آمد... فیس بوک که آمد ما فهمیدیم که تمام دوستانمان چقدر مایه دارند..و چقدر مهمانے و مسافرت و خارج و فرنگ و دور همے و اسکے و اینها مے روند..و چقدر خوشحالند و ما نیز از خوشحالے آنها خوشحالیم..و ما فهمیدیم که چه دوستانِ ...مُدل و ...خوشگل و خوش تیپ و خوش هیکل و دخترکُش و پسرکُشے داریم و به آنها بالیدیم و هی همش لایک زدیم... و فهمیدیم که چه دوستان فیلسوفے داریم و چقدر شریعتے و کوروش کبیر و اینها...! دمه فیس بوک گرم خدا وکیلی ما رو از گمراهے نجات داد..!!!
12 - يارو ميره دوش بگيره ميبينه آب خيلي داغ با نعلبکي دوش ميگيره.
13 - پلیس به غضنفر: اینجا ماهیگیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!! «
پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!
14 - غضنفر میره wc باد صدادار میده! میاد بیرون می بینه چندتا دختر جلوی در ایستادن. برای اینکه ضایع نشه میگه: اه! بی فرهنگا! شیمیایی می زنن آب نمی ریزن صداش بره!!!
15 - به غضنفر میگن اگه سردت باشه جه کار می کنی؟ میگه نزدیک بخاری می نشینم. میگن اگه خیلی سردت باشه چه کار می کنی؟ میگه به بخاری می چسبم. میگن اگه خیلی خیلی سردت باشه چکار می کنی؟ میگه معلومه دیگه! بخاری رو روشن می کنم!
16 - به غضنفر میگن تا حالا گول خوردی؟ میگه آدم که گول نمیخوره! گول آدمو میخوره !
17 - رفتم توی دستشویی، با همه وجودم دارم زور می زنم ب.....نم، یه دفه همه جا تاریك شد. مامانم داد زد: برقا رفت چیزی لازم نداری؟ گفتم خدا رو شكر. فكر كردم چشام پریدن بیرون از حدقه انقد زور زدم!!!!
18 - امروز از یه مردِ تو خیابون ساعت پرسیدم دیدم جواب نمیده دو بارِ دیگه پرسیدم جواب که نداد اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که . . .
.
.
.
نامردا جنازمو کجا انداختن؟
19 - همه سختیهای ایام امتحانات یک طرف؛
شنیدن این جمله ی ضایع هم یک طرف:
خوب دادی !!؟
|
دوشنبه 18 آذر 1392 - 18:58
|
|